32سال از آغاز تهاجم عراق به ایران می‌گذرد؛ تهاجمی که آغازگر هشت سال جنگ تحمیلی و دفاع‌مقدس بود.

جنگنده های نظامی

جنگ اگرچه در هر صورتی تلخ و جانکاه است اما دفاع‌مقدس در کنار همه تصاویر ناخوشایندی که در خاطره سه نسل باقی گذاشت و خسارات و آثار سوء آن هنوز هم در مناطق جنگ‌زده و در یاد مردم باقی مانده است، اما تجربه‌های ارزشمندی نیز از خودباوری و توانمندی‌های ملت ایران به‌دست آمد که زمینه‌ساز پیشرفت‌های بزرگ امروز کشورمان شد.

موشک‌های ضد‌زره

نبردهای زره و ضد‌زره از سابقه تاریخی طولانی‌ای برخوردار هستند. از این‌رو ارتش‌هایی که تمایل به ارتقای قابلیت‌های ماندگاری خود در صحنه نبرد داشته‌اند در هر دوی این زمینه‌ها سرمایه‌گذاری‌های قابل‌توجهی کرده‌اند. هر چند ادوات زرهی در مسیر توسعه میزان مقاومت زره‌ها، اغلب یک قدم جلوتر از تسلیحات ضد‌زره قرار داشته‌اند اما این سلاح‌ها به‌دلیل هزینه‌های به نسبت کم در چرخه طراحی تا کاربری، در کشورهای مختلف دنیا به سرعت متناسب با تهدیدات روز توسعه یافته‌اند.

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به جز تسلیحات راکتی نظیر RPG-7، اصلی‌ترین سلاح ضد‌زره ایران را 9000فروند موشک BGM-71تاو تشکیل می‌داد که علاوه بر قابلیت شلیک از بالگردهای کبرا، از پرتابگرهای ثابت زمینی، خودروهای جیپ و نفربرهایM-113 هم شلیک می‌شدند. این موشک که احتمال اصابت آن به هدف 95درصد عنوان می‌شد در دست رزمندگان اسلام کارنامه درخشانی در جنگ تحمیلی هشت‌ساله عراق علیه کشورمان از خود به‌جا گذاشت. روش هدفگیری و هدایت این موشک از نوع فرمان به خط دید نیمه‌خودکار و ارسال فرامین از طریق سیم به موشک بود. در این روش کاربر با نگاه‌کردن از دوربین هدفگیری باید همواره نشانه‌گیر را روی موشک نگه دارد و درصورت حرکت هدف، فرامین اصلاحی محاسبه شده و به موشک ارسال می‌شود.سامانه موشکی دیگر ضد‌زره که از پیش از انقلاب خریداری شده بود «دراگون» نام داشت که قابل‌استفاده توسط یک‌نفر و در واقع دوش پرتاب بود.

برد آن 75تا 1000متر، بیشینه سرعت آن 200متر بر ثانیه و روش هدایت آن مشابه تاو، فرمان به خط دید و سیمی بود. این سامانه به تعداد تاو خریداری نشد.هر چند هدایت سیمی روشی مطمئن برای هدایت ‌به‌شمار می‌رود و حتی چنین موشک‌هایی در بسیاری از کشورها هم‌اکنون نیز در حال استفاده هستند اما محدود شدن برد موشک یکی از معایب این روش هدایت است. اختصاص بخشی از جرم موشک به سیم و قرقره و قرار‌گیری این مجموعه در انتهای موشک نیز محدودیت‌هایی را از نظر جانمایی تجهیزات به چنین طرح‌هایی اعمال می‌کند.پس از شروع جنگ تحمیلی یک موشک ضد‌تانک ساخت شوروی سابق که عراقی‌ها استفاده زیادی از آن در جنگ می‌کردند به تسلیحات نیروهای ایران اضافه شد. این موشک، مالیوتکا نام داشت. مالیوتکا از تاو سبک‌تر بود، برد و جرم کمتری داشت و البته هدایت آن غیرخودکار بود؛ یعنی کاربر باید هم موشک و هم تغییرات هدف را در آن واحد مدنظر قرار می‌داد؛ از این‌رو هدایت آن سخت‌تر بود.تعداد اندکی از سامانه‌های ضد‌زرهی که در اختیار رژیم بعث عراق بود مانند سامانه موشکی فرانسوی «میلان» نیز به‌دست رزمندگان اسلام افتاد هر چند که به‌دلیل تعداد اندک قابل‌اتکا نبودند.

توفان

پس از پایان جنگ تحمیلی با استفاده از تجارب ارزشمند به‌دست‌آمده در نبردهای فراوان و نابرابر با نیروهای پرتعداد زرهی عراق، ساخت نمونه‌های بومی از موشک‌های ضد‌زره در دسترس، آغاز شد. البته ساخت موشک تاو در سال‌های دفاع‌مقدس کلید خورده بود و با توجه به تعداد زیاد پرتابگرهای آن و کارایی بالاتر، بیشتر مورد توجه قرار داشت. نمونه بومی آن «توفان» نامیده شد که در برخی مشخصه‌ها تفاوت‌های اندکی با نمونه اصلی داشت. از آن جمله باید به سرجنگی 3/6کیلوگرمی، جرم 18/5کیلوگرم، میزان نفوذ 550میلی‌متر و برد 70تا 3850متر و سرعت بیشینه 310متر بر ثانیه‌ای آن اشاره کرد. روش هدایت، پرتابگر و شکل ظاهری توفان صرف‌نظر از تفاوت‌های اندک در ابعاد، مشابه موشک تاو است.

توفان - 2

با توجه به استفاده تانک‌های جدید از زره‌های واکنشی(ERA)،‌ نسل دوم توفان با سرجنگی دو‌مرحله‌ای ساخته شد. توفان-2 به‌دلیل بهره‌گیری از یک میله نفوذگر، 145سانتی‌متر طول دارد. جرم آن 19/1کیلوگرم، جرم سرجنگی 4/1کیلوگرم و میزان نفوذ آن 760میلی‌متر است که 38/2درصد رشد را نشان می‌دهد. سایر مشخصات این نمونه مانند نسل اول است. خصوصا احتمال اصابت هر دو نسل توفان 95درصد عنوان شده است. این موشک‌ها قابلیت به‌کارگیری در شب را با برد کمتر دارند.

توفان - 5

پس از ساخت نسل‌های سه و چهار توفان که ظاهرا به تولید انبوه نرسیدند، موشک توفان-5 به‌عنوان توسعه یافته‌ترین نمونه این خانواده طراحی و ساخته شد که تفاوت‌های محسوسی نسبت به آخرین نمونه‌های خارجی تاو دارد. این موشک برخلاف نسل‌های قبلی از روش هدایت پیشرفته با استفاده از پرتو لیزر برخوردار است که ضمن حفظ آن از آسیب‌پذیری در برابر جنگ الکترونیک دشمن، دقت بسیار بالایی نیز به آن می‌دهد. این موشک دارای سر جنگی دومرحله و یک میله نفوذگر جمع‌شونده جدید نیز هست. میزان نفوذ این موشک در زره بیش از نسل‌های قبلی عنوان شده است.

رعد

موشک مالیوتکا نیز پس از جنگ در کشور با همان نام ساخته شد اما با توجه به رشد فناوری‌های کشور سه نمونه بهسازی شده از آن معرفی شده است؛ آی-رعد (I-raad)، رعد-تی و آی-رعد-تی. مجموع جرم موشک و سامانه هدایت آن امکان حمل و به‌کارگیری توسط دو نفر را ایجاد می‌کند. این نوع موشک به‌صورت استاندارد روی نفربرهای زرهی بی‌‌ام-پی-1 نیز قابل استفاده است. رعد- تی نمونه‌ای از موشک
رعد/مالیوتکا بود که با استفاده از سر جنگی دومرحله‌ای، توانایی نفوذ به بیش از 400میلی‌متر زره‌های واکنش‌دهنده را به‌دست آورده اما سامانه هدایت و هدفگیری آن مشابه قبل بود. سرعت این موشک 120متر بر ثانیه و برد آن بین 400تا 3000متر است. نوع آی-رعد، دارای سرجنگی معمولی و توانایی نفوذ در 500میلی‌متر زره فولادی است. کامل‌ترین نمونه موشک این خانواده آی-رعد-تی است که ارتقاهای سامانه‌ای نوع آی-رعد را به همراه موشک رعد‌-تی به‌کار گرفته و درنتیجه مشخصات عملکردی موشک آن مشابه این نمونه است.

صاعقه

با توجه به ارزش موشک‌های دوش‌پرتاب برای واحدهای پرتحرک زمینی موشک صاعقه بر مبنای موشک دراگون ساخته شد. نوع نفوذگر آن نیز با نام صاعقه-2 برای مواجهه با زره‌های واکنش‌دهنده ارائه شد. صاعقه به‌عنوان یک موشک سبک ضد‌زره به همراه پرتابگر خود، تنها14/5کیلوگرم جرم دارد. روش هدایت آن نیمه‌خودکار فرمان به خط دید، برد آن 65تا 1000متر، جرم سر جنگی 3/1کیلوگرم، جرم خود موشک 6/1کیلوگرم، سرعت خروج آن از پرتابگر 76متر بر ثانیه، بیشینه سرعت آن 100متر بر ثانیه و میزان نفوذ آن در زره تا 500میلی‌متر است. احتمال اصابت صاعقه به هدف 90درصد عنوان شده است. صاعقه-2 دارای یک میله نفوذگر برای کمک به غلبه بر زره‌های انفجاری دو مرحله‌ای است که جرم آن را به 7/4کیلوگرم و میزان نفوذ آن را در این نوع زره به 650میلی‌متر رسانده است. بیشینه سرعت این نمونه به 92متر بر ثانیه کاهش یافته اما سایر مشخصات آن مشابه نسل قبلی خود است.

توسن

توسن موشکی با قابلیت‌های متنوع است که قابلیت انهدام زره‌های واکنشی، استحکامات بتنی، اهداف هوایی پروازی در ارتفاع پایین و اهداف دریایی را دارد. هدایت این موشک نیز نیمه‌خودکار فرمان به خط دید است و کاربر طی پرواز موشک تنها باید نشانه موجود در دوربین را روی هدف نگه دارد. سر جنگی دو مرحله‌ای، جرم نه‌چندان زیاد موشک و پرتابگر، قابلیت به‌کارگیری از پرتابگرهای زمینی یا نصب شده روی خودروهای زرهی، ارتفاع کم پرتابگر در هنگام استقرار روی زمین و آماده‌سازی‌ سریع پرتابگر برای شلیک از ویژگی‌های این سامانه است.

تندر

دیگر موشک ضد‌زره ایران، تندر نام دارد که مخصوص استفاده در تانک‌های تی-72 است. این موشک که از لوله کالیبر 125میلی‌متری توپ این تانک شلیک می‌شود قابلیت هدف قرار دادن اهداف ثابت و متحرک ازجمله اهداف هوایی سرعت پایین را دارد. هدایت این موشک از نوع نیمه‌خودکار فرمان به خط دید سوار بر پرتو لیزر است. در این روش موشک اصطلاحا کور است و توانایی دیدن هدف را ندارد بلکه با استفاده از حساسه‌ای که در قسمت‌های عقبی بدنه آن نظیر دم قرار داده شده پرتو باریک لیزر تابیده شده از پرتابگر را یافته و رایانه کنترل پرواز سعی می‌کند تا موشک را در مرکز این پرتو قرار دهد. این فرایند تا رسیدن موشک به هدف ادامه می‌یابد.

دهلاویه

آخرین موشک ضد‌زره معرفی شده کشور به یاد شهید چمران و به نام محل شهادت ایشان، «دهلاویه» نامیده شده است. هر چند مقامات دفاعی کشور مشخصات زیادی از این موشک را ذکر نکرده‌اند اما توصیفات کلی عنوان شده برای این موشک، جلوه‌هایی از توانمندی آن را مشخص می‌کند. این موشک با استفاده از بالک‌های نصب شده در دماغه آن کنترل(راهبری) شده و بالک‌های عقبی آن نقش پایدارساز را دارند. تمامی این بالک‌ها در داخل لوله پرتاب به شکل جمع شده قرارگرفته و پس از پرتاب باز می‌شوند. در رابطه با نوع هدایت این موشک توجه به اعلام این نکته که در برابر انواع اقدامات جنگ الکترونیک مقاوم است. همچنین اعلام شده که میزان نفوذ این موشک در زره‌های واکنشگر در بالاترین حد موشک‌های ضد‌زره جهان است. نگاهی به فهرست این تسلیحات عدد 1200تا 1250میلی‌متر را نشان می‌دهد. در این صورت هیچ‌یک از تانک‌های ساخته شده در دنیا نمی‌تواند در برابر دهلاویه با این میزان نفوذ مقاومت کند. باید توجه داشت بیشترین ضخامت زره تانک‌ها در نواحی جلو و بعضا پهلوها بوده و در سایر نواحی از مقاومت کمتری برخوردارند؛ به‌عنوان مثال بیشترین عدد ادعا شده برای ضخیم‌ترین بخش از تانک‌های ام-1 آبرامز آمریکا و مرکاوا ام-کی-4 رژیم صهیونیستی 1300و 1080میلی‌متر عنوان شده است. همچنین اعلام شده دهلاویه توانایی هدف قرار دادن بالگردها را نیز دارد. از این‌رو مانند خانواده موشک‌های توفان، تندر و توسن، این سلاح را نیز باید موشکی چند‌منظوره محسوب کرد.

موشک‌های فعلی ضد‌زره کشور همچنان برای انهدام طیف وسیعی از اهداف مانند نفربرهای زرهی، تانک‌های سبک وزن شناسایی، سنگرهای مستحکم و خودروها و حتی بالگردها کارایی دارند و موشک جدید دهلاویه که قیمت بالاتری هم دارد به‌عنوان عضو جدید و جوان این خانواده خط دفاعی مستحکمی را در برابر تانک‌های پیشرفته غربی و شرقی برقرار کرده و تولید بومی آن نیز امکان ارتقا و بهسازی‌های آتی را تضمین می‌کند.

رادارهای ایران

هر چند عمده‌ترین رادارهای ساخته شده در کشور شامل انواع کشف و ردیابی اهداف هوایی است اما برای پایش مرزهای آبی و زمینی و کشف و ردگیری اهداف زمینی مانند خودروها و حتی نفرات نیز رادارهایی در کشور ساخته شده است. در این گزارش ضمن معرفی نمونه‌هایی از جدیدترین رادارهای هوایی کشور و همچنین انواع غیرنظامی آنها چند نمونه از رادارهای زمینی و دریایی را نیز معرفی می‌کنیم.

علیم

این رادار یکی از نمونه‌های رادار پسیو ساخته شده در کشور است. رادارهای پسیو بدون انتشار امواج و با دریافت بازتاب‌های راداری ناشی از فرستنده‌های دیگر کار کشف اهداف را به انجام می‌رسانند. این فرستنده‌ها شامل طیف وسیعی است ازجمله امواج فرستنده‌های رادیو و تلویزیون هستند. این نوع رادارها مزایای قابل توجهی دارند ازجمله توانمندی ویژه در کشف اهداف با سطح مقطع راداری پایین و اهداف پروازی در ارتفاع و سرعت کم. مواد به‌کار رفته در هواگردهای پنهانکار نسبت به امواج با طول موج بلند کارایی نداشته و مانند یک هدف معمولی دیده می‌شوند. به همین دلیل امواج رادیویی، تلویزیونی و تلفن‌های همراه برای کشف این وسایل مفید هستند. رادارهای پسیو با دریافت بازتاب‌های ناشی از این فرستنده‌ها کار کشف و ردگیری اهداف را به انجام می‌رسانند البته این نوع رادارها نیاز به توان پردازشی بالایی به‌دلیل ماهیت متنوع امواج دریافتی داشته و حداقل شش مرحله کار پردازش داده‌های دریافتی باید انجام شود تا کار ردگیری هدف به انجام برسد. بنابراین ساخت رادار علیم در وهله اول نشان‌دهنده توانمندی بالای متخصصان کشور در زمینه‌های رایانه و پردازش است. همچنین رادارهای پسیو به‌دلیل اینکه انتشار امواج ندارند توسط سامانه‌های دشمن کشف نشده و در نتیجه از حمله دشمن در راستای سرکوب پدافند هوایی مصون باقی می‌مانند. رادار علیم ساخت ایران بردی بین 250تا 300کیلومتر دارد که برای کشف و کمک به شکار سریع اهداف ارزشمندی چون جنگنده‌ها و هواپیماهای ضربتی رادارگریز و همچنین موشک‌های کروز که به‌طور معمول در ارتفاع کمتر از 20متری سطح زمین پرواز می‌کنند ابزار ارزشمندی در دستان رزمندگان اسلام است.

غدیر

سامانه راداری غدیر با برد 1100کیلومتر و ارتفاع قابل پوشش 300کیلومتر برای نخستین بار در سال گذشته مورد استفاده عملیاتی قرار گرفت. این رادار برای کشف اهداف هوایی، هواپیماهای رادارگریز، موشک‌های کروز و موشک‌های بالستیک و نیز ماهواره‌های در مدار پایین(لئو) طراحی و ساخته شده است. این سامانه توانایی کشف موشک‌های سریع بالستیک را نیز داشته که در این زمینه در رزمایش پیامبر اعظم-6مورد استفاده قرار گرفت.

الوند

الوند نام سامانه راداری است که بنابر اعلام مسئولان مربوطه در سه‌رده برد شامل برد کوتاه، متوسط و بلند ساخته شده است. حداقل دو نوع از آنها با تکمیل تمامی آزمایش‌ها وارد یگان‌های قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیا شده‌اند. این رادار به سامانه‌های جدید مجهز بوده که مطابق با نیازهای روز طراحی شده است.

رادار پروژه عصر

پروژه عصر، رادار هوایی دیجیتال است که در باند S عمل کرده و نیاز عمده یگان‌های شناور کشور در رده ناو و بالاتر را در زمینه هشدار اولیه هوایی برطرف می‌کند. باند S برای کار در محیط‌های دریایی و شرایط مختلف آب و هوایی بسیار مناسب بوده و طول موج آن بین هشت تا 15سانتی‌متر است. در این رادار از آنتن مسطح استفاده شده است که از نظر مشخصات عملکردی بهتر بوده و امروز بیشتر رادارهای پیشرفته از چنین آنتن‌هایی استفاده می‌کنند.

رادار سه بعدی مصباح

سامانه پدافند هوایی توپخانه‌ای مصباح برای هدف‌یابی و کنترل آتش از یک سامانه رادار سه بعدی برد کوتاه استفاده می‌کند. این رادار که آنتنی متشکل از 9المان خطی دارد وظیفه جست‌وجو و کشف اهداف را داشته و ضمن تشخیص دوست از دشمن داده‌های مربوط به زاویه در سمت، ارتفاع و فاصله تا هدف را برای بخش آتش تأمین می‌کند. این سامانه که به‌صورت بومی و توسط متخصصان داخلی طراحی و تولید شده است از حجم و وزن پایین و سرعت پردازش بالایی برخوردار بوده و دقت آتش را برای این سامانه به میزان بسیار زیادی افزایش داده است.

طارق

این رادار با هدف ایجاد یک رادار زمینی برد کوتاه قابل حمل توسط نفر طراحی و ساخته شد. پس از دو نمونه اولیه با تلاش متخصصان دانشگاهی نمونه سوم این رادار برای تولید آماده شد. برد آشکارسازی این رادار جمع وجور برای انسان 4/5کیلومتر، برای خودرو هشت کیلومتر و برای بالگردها شش تا هشت کیلومتر است. جرم کل مجموعه این رادار شامل آنتن، سه پایه و سامانه پردازشگر کمتر از 30کیلوگرم است که حمل آن را توسط یک تا دو نفر ممکن می‌سازد.

بصیر 110

این رادار نیز برای استفاده در مأموریت‌های مراقبت زمینی و پایش مرزها ساخته شده است. با کمک داده‌های تولیدی این رادار کار مدیریت منطقه تحت پوشش و دیدبانی سامانه‌ای ممکن شده و حتی نوع اهداف نیز تشخیص داده می‌شود. این رادار دارای انواع مختلفی ازجمله نمونه‌های 110بی/دی/پی و پی- اس است. این رادار به سامانه مکان‌یابی جهانی نیز مجهز بوده و توانایی تشخیص سرعت اهداف را دارد. بصیر 110 قابلیت حمل شدن توسط نفرات و خودرو را دارد.

GSR-110

این رادار 25کیلوگرمی نیز ازجمله رادارهای کوتاه برد با مأموریت اصلی مراقبت زمینی است. برد آشکارسازی آن برای خودروهای سبک و کوچک تا پنج و برای خودروهای سنگین تا 4/6کیلومتر است. آنتن این رادار توانایی گردش 360درجه در راستای افقی را داشته و سرعت هدف قابل تشخیص برای آن بین سه تا 100کیلومتر بر ساعت است. جرم کلی رادار با تجهیزات جانبی 30کیلوگرم است. از دیگر ویژگی‌های آن توانایی بالا در مقابله با جنگ الکترونیک، احتمال ردگیری شدن کم، فیلتر پردازش پالس داپلر، قابلیت تحرک بالا، آماده‌سازی‌ سریع، فرستنده حالت جامد، آنتن ارائه‌ای میکرواستریپ، تشخیص و ردگیری اهداف به‌صورت دستی و خودکار، قابلیت شکل دهی دیجیتال به موج و فشردگی پالس‌ها، قابلیت کنترل از راه دور کامل، قابلیت نظارت بخش بخش با محور و پهنای قابل انتخاب است.

افق

خانواده رادارهای افق به‌منظور پایش دریایی به‌عنوان رادار ساحلی توسعه یافتند. این رادار توانایی شبکه شدن با سامانه‌های راداری و پدافندی و اتصال به سامانه‌های کمک ناوبری ازجمله Speed Log و GPS را داشته و توانایی ردگیری 100هدف دریایی ازجمله ویژگی‌های بارز افق برای راداری در این رده است.

ثامن

نام ثامن روی دو نوع رادار ایرانی گذاشته شده است؛ یک رادار هواشناسی ثامن و دیگری یک رادار نظامی در باند وی- اچ- اف. وی- اچ- اف از باندهای طول موج بلند است که برای کشف اهداف با سطح مقطع راداری پایین که رادارگریز تلقی می‌شوند توانمند است.

نکته مهمی که در پایان باید به آن اشاره شود این است که داده‌های تولیدی توسط تمام رادارهای کشور از انواعی با برد 30کیلومتر در سامانه‌های دفع نقطه‌ای تا رادارهای کیهانی به سامانه یکپارچه پدافند هوایی کشور وارد شده و مورد تحلیل و ارزیابی برای اتخاذ بهترین تصمیم قرار می‌گیرند. در نتیجه میزان آگاهی فرماندهان از آنچه در فضای کشورمان و کشورهای منطقه می‌گذرد بالا بوده و احتمال موفقیت دشمن درصورت اقدام نظامی بسیار کاهش می‌یابد.

کبراهای زهرآگین ایران

نخستین نمونه از بالگرد کبرا در جنگ ویتنام ارائه شد؛ زمانی که نیروهای پیاده و زرهی احتیاج به پشتیبانی هوایی داشتند اما نه پشتیبانی هواپیماها که پس از بمباران یا راکت‌باران مواضع دشمن، باید برای سوخت‌گیری و مهمات‌گیری به پایگاه خود که ده‌ها کیلومتر دورتر بود باز می‌گشتند. در این شرایط وسیله‌ای که بتواند از پشت خطوط مقدم به هوا برخاسته و با دقت بالا (در سرعت پایین) هدفگیری کند و درصورت لزوم به راحتی در نقطه‌ای فرود‌آید می‌توانست مزایای خاص خود را داشته باشد. بنابراین با استفاده از برخی اجزای بالگردهای یو-اچ-1که به تعداد فراوان به‌کار گرفته شده بودند بالگرد آ-اچ-1کبرا که صرفاً قابلیت تهاجمی داشت طراحی و ساخته شد. هر چند یو-اچ-1ها نیز به تیربار و بعضاً راکت مجهز می‌شدند اما ساختار آنها محدودیت‌های زیادی برای عملیات تهاجمی ایجاد می‌کرد. نمونه اولیه کبرا تنها به تیربار و راکت‌انداز مجهز شده و با بدنه‌ای باریک، هر دو سرنشین که شامل خلبان و کمک‌خلبان بودند را پشت سر هم جا داده بود.

ورود به ایران

پیش از انقلاب تعداد قابل توجهی بالگرد کبرا از نمونه دوموتوره «آ-اچ-1جِی، سی کبرا(کبرای دریایی)» ملقب به «International» خریداری و به مرور در پایگاه‌های مختلف هوانیروز نظیر کرمانشاه، اصفهان و مسجد سلیمان وارد خدمت شدند. مدل جِی بالگرد کبرا برای نیروی تفنگداران دریایی آمریکا و پرواز در محیط‌های دریایی براساس نمونه‌های تک موتوره این بالگرد ساخته شده بود. بنابر اظهارات منابع خارجی، حدود 200فروند بالگرد کبرا به ایران تحویل داده شد که از نمونه ارتقا داده شده بودند و حدود 60فروند آنها توانایی شلیک موشک «BGM-71تاو» را داشتند.

مشخصات فنی

بالگرد کبرای ایران دارای دو نمونه هستند؛ یک نمونه فقط دارای توپ سه لوله 20میلی‌متری و راکت‌انداز بوده که در ایران ملقب به «جنگنده کبرا» است و دیگری علاوه بر توپ و راکت، توانایی شلیک موشک ضدتانک تاو را نیز دارد. در بالگرد کبرا هر دو خلبان امکان هدایت بالگرد و شلیک تسلیحات را دارند اما خلبان کابین جلو دارای ادوات هدفگیری دقیق‌تر و خلبان کابین عقب دارای تجهیزات هدایت بهتر و کامل‌تری است. در نمونه دارای موشک تاو نیز سامانه هدفگیری در کابین جلو قرار داده شده است. دوربین‌های مربوط به رؤیت هدف در این بالگرد توانایی زوم بیش از 13برابر را دارند که کار هدفگیری دقیق را ممکن می‌سازد. با حرکت سامانه هدفگیری توپ، لوله توپ نیز هماهنگ با آن و بلافاصله در جهت مورد نیاز تغییر می‌کند و درنتیجه توپ در این بالگرد از تأثیرگذاری بالایی برخوردار است. این توپ قابلیت چرخش به اطراف را تا 100درجه به هر طرف و 60درجه عمودی را دارد. برد مؤثر این توپ تا 2هزار متر است. چندنوع راکت در این بالگرد قابل به‌کارگیری است که شامل نمونه‌های 70میلی‌متری «هایدرا70» در پرتابگرهای 19تایی و هفت تایی و راکت‌های 127میلی‌متری «زونی» در پرتابگر چهار تایی است که نوع اخیر در ایران روی بالگرد کبرا مشاهده نشده است. راکت‌های هایدرا70دارای برد 500متر تا 8هزار متر هستند. نوع پایه موشک تاو (توفان) نیز تا 3850متر برد دارد.

کبرا در جنگ تحمیلی

هشت‌سال جنگ تحمیلی در یک گستره 1200کیلومتری از مرزهای کشور و درگیر بودن عمق چند صد کیلومتری داخل کشور تا چند سال اول جنگ، نیاز به حضور گسترده نیروهای زمینی داشت. بدیهی است که پشتیبانی هوایی چه از نوع ترابری و چه رزمی نقش مهمی در حفظ خطوط دفاعی، اجرای مقدمات عملیات‌های کوچک و بزرگ، پشتیبانی از نیروها طی هر عملیات و پس از آن در زمینه‌های انهدام واحدهای دشمن، حمل نیرو و مهمات، تخلیه مجروحین و شهدا و... در این همه سال داشته است. هر چند توان کمی و کیفی بالگردهای ایران پیش از انقلاب در حد بالایی بود اما خروج مستشاران نظامی آمریکا بسیاری را به این نتیجه رسانده بود که احتمالاً همه این حجم عظیم ادوات هوایی زمینگیر خواهند شد اما حتی پیش از شروع جنگ تحمیلی و در فاصله کوتاه پیروزی انقلاب تا شروع جنگ، متخصصان هوانیروز با شجاعت وارد عرصه تعمیر و نگهداری بالگردها شده و سطح آمادگی این نیرو را به حد مطلوبی رسانده بودند به‌طوری که با وجود کارشکنی‌های دولت وقت در اوایل جنگ، هوانیروز به سرعت وارد عمل شد. در واقع با توجه به واکنش سریع بودن واحدهای هوانیروز، پس از نیروی هوایی، هوانیروز دومین یگانی بود که با راهبرد کاهش سرعت نفوذ ارتش عراق وارد عمل شد. انهدام تعداد زیادی از ادوات زرهی و ترابری لشکرهای پیشروی عراق و متوقف کردن نسبی آنها از نتایج این تلاش بود که ستاره درخشان این عملیات‌ها که در آن روزها به‌صورت تقریباً خودجوش اجرا می‌شد، بالگرد تهاجمی کبرا بود. این دست وقایع، بالگرد کبرا را در ایران به اندازه اف-14و فانتوم بین مردم مشهور کرد اما تبعات ورود هوانیروز با تمام قوا به عرصه جنگ و ثبت بیش از 300هزار ساعت پرواز عملیاتی در جنگ، فرسودگی زودرس ناوگان و در کنار آن آسیب‌های ناشی از سلاح‌های دشمن بود. برای رفع این مشکلات نیز باید راهی پیدا می‌شد.

شاهکار کبرا

مأموریت‌های بالگرد تهاجمی کبرا در طول جنگ بیشتر حول محورهای انهدام تانک‌ها و ادوات زرهی، حمله به استحکامات و خطوط دفاعی و مراکز تجمع دشمن، اجرای عملیات‌های شناسایی مسلح، اسکورت بالگردهای ترابری در عملیات‌های جست‌وجو و نجات و حمایت از ناوگان کشتی‌ها در مقاطعی از جنگ بود. این موشک که روی هواپیماهای اف-4ئی نیروی هوایی ارتش و علیه اهداف مهم به‌کار می‌رفت با توجه به ضرورت‌های عملیاتی و تشخیص فرماندهان در قالب طرح «امید» روی نمونه غیرموشک‌انداز کبرا نصب شد و در چندین عملیات که استفاده از کبرا به جای هواپیماهای نیروی هوایی مناسب‌تر بود به‌طور کاملاً موفق مورد استفاده قرار گرفت.

انهدام یک ایستگاه راداری ارتش عراق که در یک کارخانه متروکه استتار شده بود از معروف‌ترین استفاده‌های ماوریک توسط کبرا است. همچنین در مواردی با این موشک به مراکز تجمع نیروهای عراقی حمله می‌شد که نتایج بهتر در زمان کمتر نسبت به استفاده از راکت‌های هایدار70داشته است. به‌عنوان مثال در عملیات فتح‌المبین 11فروند موشک ماوریک توسط کبراهای ایران شلیک شد. این کار در حالی در ایران و در بحبوحه جنگ به انجام رسید که تا آن زمان اجرای این کار در دنیا سابقه نداشت و در آمریکا نیز بالگرد سوپرکبرا در 1990این موشک را به‌طور آزمایشی به‌کار گرفت. موارد دیگری از شاهکارهای کبراهای ایرانی در جنگ تحمیلی به درگیری هوایی با بالگردهای دشمن بازمی‌گردد. با توجه به برخورداری عراقی‌ها از بالگردهای مسلح که طی جنگ مجهزتر نیز می‌شد و پروازهای این واحدها روی خطوط استقرار نیروهای زمینی ایران، بالگردهای ایرانی هم که برای پشتیبانی از نیروها در آن منطقه حضور داشتند برای کاهش فشار و تلفات رزمندگان زمینی ناگزیر به درگیر‌شدن با بالگردهای بعثی بودند. در این نبردها خلبانان ایرانی با استفاده از توپ و خصوصاً‌ موشک هدایت سیمی تاو خود که اساساً برای هدف قرار دادن اهداف هوایی نبوده است اقدام به درگیری می‌کردند که مورد اصابت قرار گرفتن چندین بالگرد ازجمله غزال(گازل) ساخت فرانسه تأیید شده است. همچنین گزارش‌هایی مبنی بر درگیر شدن و انهدام میل-24هایند نیز وجود دارد اما جالب‌ترین شکار هوایی کبراهای ایران مربوط به منهدم کردن یک فروند میگ-21عراقی با شلیک تعدادی راکت هوا به سطح هایدرا70 است که واقعه‌ای بی‌نظیر در تاریخ جنگ‌های هوایی به شمار می‌رود.

کبرا پس از جنگ

با پایان یافتن هشت سال نبرد سنگین و فرسایشی، کبراهای ایران نیز وارد دوره بازسازی و بعدها بهسازی شدند. این فعالیت‌ها شامل تمام اجزای بالگرد از قبیل موتور، سازه، بدنه، سامانه‌های سلاح و اویونیک بود. در نتیجه بعد از جنگ یگان‌های پروازی هوانیروز به‌طور متوسط بیش از 25هزار ساعت پرواز داشته‌اند. امروزه بیش از 70درصد از حدود 2500قطعه موجود در بالگردها شامل قطعاتی از بال، بدنه، موتور و سامانه‌های الکترونیکی در کشورمان ساخته می‌شود. علاوه بر تعمیرات اساسی بالگردها، چندین فروند کبرا که آسیب‌های مختلفی دیده بودند بازسازی شده و به خط پرواز بازگشتند. یکی از نمونه‌های شاخص این کار که اواسط دهه 1370به انجام رسید، بالگردی بود که بیش از 90درصد اجزای آن دوباره ساخته شد و به عقیده کارشناسان در واقع یک فروند بالگرد کامل ساخته شد.

ساخت نمونه های بومی

به‌دلیل اثبات عملی کارایی فوق‌العاده بالگرد تهاجمی در نبردها و بروز توانایی‌های فنی متخصصان کشور، طرح ساخت 50فروند بالگرد کبرای بومی شده با نام 2091در شرکت هسای اصفهان تصویب شد. چندی پیش نیز 10فروند بالگرد توفان که گونه‌ای مشابه کبراست به یگان‌های عملیاتی تحویل داده شد. طبق اخبار منتشره این بالگردها جدید ساخت بوده‌اند و شامل بازسازی بالگردهای آسیب‌دیده نمی‌شدند. تمامی این 10فروند دارای سامانه هدفگیری موشک ضدتانک در دماغه خود هستند. هر چند بالگردهای توفان تفاوت ظاهری به‌خصوصی با کبراهای قبلی ندارند اما تفاوت‌هایی در برخی تجهیزات داخل کابین خلبانان دیده می‌شود. برای بهسازی و ارتقای سامانه‌های مختلف بالگرد کبرا در ایران چندین طرح قابل ذکر است. طرح «ارسلان» در نیروی زمینی ارتش که شامل به‌کارگیری برخی تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی جدید و موشک‌های دوش پرتاب به‌عنوان موشک هوا به هوا می‌شد از آن جمله است. به‌کارگیری موشک‌های هوا به هوا در بالگردهای رزمی اقدام بسیار مهمی در جهت افزایش قابلیت تهاجمی و تدافعی آنها دارد. درگیر شدن با بالگردهای دشمن جهت حفاظت از نیروهای زمینی و واحدهای هوایی خودی امری بود که هر چند با دلاوری خلبانان ایرانی در زمان جنگ انجام می‌شد اما با توجه به هدایت سیمی موشک‌های تاو نیازمند فراهم شدن شرایط خاصی بود و خود بالگرد را نیز تا زمان اصابت موشک به هدف در معرض خطر قرار می‌داد.

تیزتک؛ مجهزترین کبرای ایران

به‌نظر می‌رسد جامع‌ترین برنامه به روزرسانی کبرا در کشور پروژه «تیزتک» باشد. در این پروژه علاوه بر به‌کارگیری تجهیزات اویونیک جدید شامل نمایشگرهای دیجیتال رنگی چند منظوره در کابین، جایگزینی رادیوها و بیسیم‌های جدید، سامانه‌های هشدار‌دهنده راداری در طرفین و جلو و عقب بالگرد که پوشش 360درجه را فراهم می‌کنند، تغییراتی در بدنه بالگرد نیز داده شد و از شیشه‌های ضدگلوله برای خدمه استفاده شد. ازجمله تجهیزات و سامانه‌های ساخته شده برای روزآمد‌سازی‌ کبرا، سامانه کنترل بالگرد کبرا و طراحی و ساخت سامانه نمایشگر چند منظوره(MFD) است که در تیزتک به‌کار رفته است. یکی دیگر از تجهیزاتی که برای به‌کارگیری روی بالگردهای کشور توسعه داده شده، جمر یا اخلالگرهای فروسرخ جهت گمراه‌کردن موشک‌های آشیانه یاب حرارتی است. با استفاده از این سامانه‌ها میزان بقاپذیری بالگرد در محیط رزمی بیشتر شده و در نتیجه کارایی کلی آن افزایش می‌یابد.

کد خبر 184933

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دفاع-امنیت

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز